مدرسه و پایگاه های علمی
مدرسه مجازی مهدویت
مهدویت و مطالعات رسانه این پایگاه دربرگیرنده فهرست کارشناسان و مطالب مربوط به آموزه مهدویت در گستره مطالعات رسانه است. هم‌اکنون 10 نفر با این مجموعه مرتبط هستند.

مهدویت و رسانه

برخلاف گذشته که برتری نظامی، قدرت جهانی یک کشور را تعیین می‌کرد،امروزه قدرت جهانی یک کشور به توانایی دیپلماسی رسانه آن ارتباط دارد ودر رسانه‌ها هنوز آن چنان که باید به آموزه مهدویت پرداخته نمی‌شود. در تبیین وضعیت نامطلوب آموزه مهدویت در رسانه‌ها بایستی به رویکرد سطحی، حداقلی و عاطفی به آموزه مهدویت توجه داشت.
مقدمه
«رسانه‌ها»، در تغییر نگرش در جامعه مهم‌ترین نقش را بر عهده دارند ، رسانه‌ها کارکردها و کارویژه‌های گوناگونی دارند. که می‌توان آن‌ها را از چهار جنبه اساسی به شرح زیر تقسیم کرد:
الف) نظارت بر محیط (نقش خبری)؛
ب) ایجاد و توسعه همبستگی‌های اجتماعی (نقش تشریحی)؛
ج) انتقال میراث فرهنگی(نقش آموزشی)؛
د) ایجاد سرگرمی(نقش تفریحی)
برخلاف گذشته که برتری نظامی، قدرت جهانی یک کشور را تعیین می‌کرد،امروزه قدرت جهانی یک کشور به توانایی دیپلماسی رسانه آن ارتباط دارد ودر رسانه‌ها هنوز آن چنان که باید به آموزه مهدویت پرداخته نمی‌شود. در تبیین وضعیت نامطلوب آموزه مهدویت در رسانه‌ها بایستی به رویکرد سطحی، حداقلی و عاطفی به آموزه مهدویت توجه داشت. آنچه در این جستار در پی آنیم، ارائه راهکارهایی است که بر ارتقای پیام مهدوی اثرگذار است.

فرایند اثرگذاری مطلوب رسانه‌ها‌ بر عرصه معارف مهدوی
رسانه افکار و هیجان‌های مخاطب را در معرض تغییر و حمله قرار می‌دهد و تلاش می‌کند منابع دخیل در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای انسان را تحت کنترل قرار دهد. از این روست که با تسخیر فکر و ذهن انسان، بافت جامعه و ساختارهای اساسی آن به گونه‌ای تغییر خواهد یافت که خواست گردانندگان رسانه باشد. بر این اساس، فرایند و چرخه اثرگذاری رسانه بر عرصه مهدویت، در چهار محور استحکام باور به مهدویت، تغییر اندیشه و احساس و رفتار نامطلوب و ایجاد ساختار جدید قابل بررسی است.

الف ـ استحکام باور به مهدویت: باورها و اعتقادات دینی، پایه افکار اجتماعی و رفتارهای ماندگار در صحنه زندگی است. از این جهت، مادامی که اعتقادات و باورها در جامعه همچنان ثابت مانده یا روند پویایی و رشد و ارتقای خود را طی کند؛ امکان جاگیری ارزش‌های غرب در جامعه مورد نظر وجود نخواهد داشت. در واقع، باورها به مثابه عناصری هستند که ارزش‌های مهاجم و معارض را خنثی می‌کنند. باورها هرچند ممکن است جنبه تعقلی داشته باشند؛ امّا ماندگاری‌شان، اغلب از استدلال بی‌نیازند و به افراد جامعه در فرایند جامعه‌پذیری منتقل می‌گردند.

ب ـ تغییر اندیشه و احساس نامطلوب در عرصه مهدویت: اندیشه‌ها، مبانی تشکیل‌دهنده رفتار فردی، گروهی و همگانی را تشکیل می‌دهند. هرچند، نهایتاً آنچه در جامعه نمود و ظهور دارد، نتایج عینی اندیشه‌ها، یعنی رفتارهای فردی، گروهی و همگانی است؛ کم و کیف رفتارها، تابعی از این اندیشه‌ها و نیز احساسات و هیجان‌های افراد است. تغییر در اندیشه و احساس نامطلوب در عرصه اندیشه مهدویت، موجب می‌شود رفتارهایی که از نظرگاه اندیشمندان دینی، نابهنجار و نامطلوب تلقید می‌شوند، به سمت رفتارهای بهنجار تمایل یابد. در واقع، با تغییر در افکار نامطلوب، مبانی مقبولیت و مطلوبیت هنجارهای گروهی و حتی همگانی ممکن است به گونه‌ای تغییر یابند که هنجارهای مطلوب مخاطب که اکنون از دیدگاه اندیشمندان مهدوی از ناهنجاری‌های جامعه محسوب می‌شوند، به هنجارهای مطلوب جامعه تبدیل گردد.

ج ـ تغییر رفتار ناصحیح: برای بهره‌گیری از تغییرات اندیشه و احساس نامطلوب بایستی آن را عینی کرد تا به تغییر رفتار منجر گردد و نتایج عینی حاصل گردد. تغییر سبک زندگی، مقوله گسترده و پردامنه‌ای است که ظاهر و باطن جامعه را در سطوح موجود و افق‌های آینده دگرگون می‌کند. رفتارها از نظر دامنه، به سه دسته «فردی»، «گروهی» و «همگانی» تقسیم می‌شوند. با این‌که تغییرات رفتاری و گروهی در نبرد نرم و فعالیت‌های رسانه‌ای اهمیت دوچندانی دارد؛ صرف ایجاد این تغییرات سطحی مطمح نظر رسانه نمی باشد؛ بلکه تلاش رسانه این است که این تغییرات را به سطوح عالی‌تر و تصمیم گیرنده نیز بکشاند. رسانه با تغییر رفتار، رفتارهای جدید را جایگزین آن می‌کند.

رسانه‌ها و غلبه پیام مهدوی بر فرهنگ عامه‌پسند
برای غلبه پیام مهدوی بر فرهنگ عامه‌ پسند، بایسته است راهکارها و اصولی که در رویکرد کیفی به آموزه مهدویت در رسانه بر آن مبتنی است، به درستی بشناسیم؛ چرا که آگاهی از این مبانی، وقوف بر آن، به فهم دقیق این مسئله، کمک فراوانی می‌کند. از این رو ما، در این قسمت از نوشتار می‌کوشیم مسائلی را بیان کنیم که رویکرد کیفی به آموزه مهدویت بر آن مبتنی است. برخی از مهم‌ترین راهکارها در غلبه پیام مهدوی بر فرهنگ عامه پسند عبارتند از:

توجه به مخاطب‌شناسی پویا در عرصه فعالیت‌های مهدوی رسانه‌
رسانه، انسان‌محور است و نه سرزمین‌محور. از این رو بر شناخت سامانه روانی انسان استوار است. برای اثرگذاری هرچه بیش‌تر رسانه، از یافته‌‌های علوم‌شناختی و روان‌شناسی فردی و اجتماعی، مردم شناسی و دیگر مطالعات اجتماعی استفاده می‌شود.یکی از مهم‌ترین ابعاد و مؤلفه‌های رسانه، مخاطبین آن هستند. از این رو، شناخت مخاطبین رسانه از مهم‌ترین محورهای شناخت رسانه می‌باشد. زیرا ارسال پیام با هدف تغییر نگرش مخاطب صورت می‌گیرد تا مخاطب در زندگی خویش از اصولی پیروی کند که در این پیام‌ها بیان می‌شود. بنابراین، هدف‌ از ترویج ‌و ‌ارائه پیام دینی، تغییر و دگرگون‌سازی بینش و نگرش مخاطب پیام است. بنایراین، توجه ویژه به مخاطب امری ضروری است. از این‌ رو اگر برنامه و یا پیامی متناسب با سطح فهم مخاطب نباشد؛ عملاً تأثیرگذار نخواهد بود.
از نظر میزان انطباق مخاطبان رسانه با آرمان‌های مهدوی، مخاطبان دارای سه ماهیت هستند:
الف. باورمندان آگاه به آموزه مهدویت؛
ب. بی‌اطلاعان از جنبه‌های معرفتی این آموزه؛
ج. تردیدگرایان در آموزه مهدویت.
کارکرد رسانه برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات و تمایلات هر سه گروه مهم است؛ به طوری که باور باورمندان به این آموزه حفظ شود و افزایش یابد؛ در صدد مقابله با دشمن برآمده؛ شبهات و ترفند آنان جواب داده شود و اگر امکان آن بود برنامه‌های آنان خنثی گردد و گروه مخاطب بی اطلاع نیز نهایتاً به باورمندان به این آموزه تبدیل گردند.به واقع، به تناسب طبقه‌بندی مخاطبین نوع روش‌ها و تاکتیک‌های رسانه در ترویج اندیشه مهدویت نیز متغیر است. رسانه در ترویج اندیشه مهدویت باید به گونه‌ای طراحی شود که با جنسیت، سن، میزان آگاهی از آموزه مهدویت، هماهنگ باشد و همه یا حداکثر قشرهای مردم را در برگیرد.
از نظر نوع مواجهه مخاطب با برنامه‌های مهدوی نیز مخاطب به «منفعل» و «فعال» تقسیم می‌گردد. «مخاطب منفعل» صرفاً دریافت‌کننده پیام‌های مهدوی بدون هیچ واکنش و پیگیری پیام مهدوی است؛ اما «مخاطب فعال»، گیرنده پیام به همراه پیگیری و مطالعه است. به دیگر سخن، مخاطب منفعل، بدون هیچ انگیزه و شناختی در معرض پیام‌های مهدوی قرار می‌گیرد. اما مخاطب فعال جهت‌گیری داوطلبانه در انتخاب برنامه مهدوی دارد و انتخاب پیام‌های مهدوی از سوی وی اشاره به انگیزه، نیازها اهدافی است که وی دارد. چنان‌که مخاطبان، براساس انگیزه‌ها و اهداف از پیش تعریف شده، برای برآورده شدن نیازهایشان از محتوای گوناگون برنامه‌های مهدوی رسانه استفاده کنند؛ طبیعی است که سطح محتوای پیام ارائه شده باید غنی باشد.
بعد دیگری از مخاطب‌شناسی این است که توجه داشته باشیم، مخاطب ما از جایگاه برون دینی به اندیشه مهدویت نگاه می‌کند یا درون دینی. آن‌که نگاه برون دینی دارد، تحت تأثیر آیات و روایات قرار نمی‌گیرد و نسبت به آنان تعبد ندارد؛ بلکه از راه‌های دیگری، مانند استدلال و تعقل و توجه به کارکردهای منجی‌باوری باید رشته سخن را به دست گرفت.پیام‌های مهدوی رسانه در صورتی بر مخاطبان اثرگذار است که مخاطبان به رسانه اعتماد داشته باشند و علاوه بر دریافت پیام‌های ارسالی، آن‌ها را بپذیرند. در این زمینه رسانه‌ها باید جلب اعتماد عمومی را شعار اصلی خود قرار دهند و از طریق تجزیه و تحلیل بازخوردهای مخاطبان، رعایت اخلاق حرفه‌ای، اعتماد به مخاطبان و ارزش قائل شدن برای همه آنان و… اعتماد مخاطبان را جلب کنند.
از نظر مخاطب، تمرکز بر هدف قرار دادن نخبگان و از منظر هدف و مقصود نیز تأثیرگذاری جدی و اساسی بر ساختارهای نظام سیاسی و فکری مهدی‌باوران از اهداف رسانه‌ زمینه‌ساز در ترویج اندیشه مهدویت است. به همین دلیل است که در رسانه‌ها ما با بالاترین سطح مبتنی بر به رخ کشیدن قدرت ایدئولوژی و تغییرآفرینی در نظام تصمیم گیری، تصمیم سازی و عالی‌ترین سطوح جامعه روبه‌رو هستیم.

نهادینه‌سازی رویکرد آموزشی در رسانه به اندیشه مهدویت
یکی از کارکردهای مهم رسانه‌ها، «کارکرد آموزشی» آن‌ها است. در جوامع مختلف سعی شده است از رسانه‌ها برای آموزش سراسری و همگانی استفاده شود. آموزش یکی از راه‌هایی است که از طریق آن، می‌توان افراد جامعه را با یک اصل یا ارزش فرهنگی آشنا ساخت و با آموختن آن به دیگران امکان استقرار آن را در جامعه فراهم کرد.آموزش عمومی در عرصه مهدویت، هشداردهی نسبت به شبهات، گزارش فعالیت‌های مهدوی، سامان‌دهی افکار عمومی در حوزه مهدویت و… همگی از کارکردهای مهم و اساسی است که رسانه‌ها در این عرصه بر عهده دارند مشخصه‌های آموزشی رسانه در عرصه اندیشه مهدویت باید دارای قابلیت‌های زیر باشد:
1. آموزش اثربخش: ضروری است رسانه‌ها با توجه به مرجعیت آموزشی خود در جامعه، از طریق افزایش غنای آموزش، افزایش تنوع در آموزش، توجه به جذابیت در آموزش، استفاده از محتوای متنوع، به کارگیری همزمان آموزش‌های مستقیم و غیر مستقیم؛ اثربخشی خود را در عرصه اندیشه مهدویت به همگان نشان بدهند.
2.آموزش فرهنگ‌ساز: براین اساس، رسانه‌ها باید با برنامه‌ریزی برای ارائه آموزش‌های فرهنگ ساز، به ایجاد فرهنگ انتظار در جامعه، بسترسازی طرح مباحث مهدوی، تربیت مخاطبان در عرصه مهدویت و… اقدام کنند.
3.آموزش پیشگیرانه(مصون‌ساز): با توجه به رقابت شدید حاکم بر فضای رسانه‌ای و تلاش مستمر رسانه‌های بیگانه در تحمیل مدل الگویی خاص موعودباوری و منجی‌باوری؛ یکی از وظایف کلیدی رسانه‌ها مصون سازی مخاطبان در این عرصه می‌باشد. بالابردن سواد رسانه‌ای مخاطبان رسانه از مهم‌ترین وظایف رسانه در این عرصه است.

همسویی با تغییرات و مقتضیات زمانی در انتقال مفاهیم مهدوی
توجه به تغییرات و مقتضیات زمانی در انتقال مفاهیم مهدوی به مخاطب، اصلی انکارناشدنی است. وقتی فرهنگ و ادبیات ملت در گردونه جامعه دستخوش تحول و دگرگونی می‌شود؛ لازم است رسانه‌ها به عنوان عوامل فرهنگ‌ساز فعالانه وارد عرصه شده، رسالت دینی خویش را براساس مقتضیات زمان در عرصه‌های گوناگون جامعه متناسب با سطح فهم و شعور و خواست جامعه به انجام رسانند.در این زمینه اصحاب رسانه‌ها باید با آگاهی و شناخت کافی از مقتضیات روز جهانی و نیز شیوه‌های نوین تبلیغی، و بهره‌گیری از سازوکارهای روان‌شناختی برای جذابیت‌بخشی به برنامه‌های خود، و مهارت‌افزایی برای افزایش توان رقابت با رسانه‌های رقیب همواره با لحاظ کردن عنصر زمان، در پی نهادینه‌سازی اندیشه مهدویت در رسانه باشند.
به عنوان مثال، با نگاهی اجمالی به برنامه‌هایی که در سال‌های اخیر، در زمینه آموزه مهدویت انجام شده است، به روشنی می‌توان دریافت که این برنامه‌ها بیش‌تر در قالب کارهای تبلیغاتی انجام شده است و نوآوری و ابتکار، چه از نظر قالب و چه از نظر محتوا، در این برنامه‌ها، کم‌تر به چشم می‌خورد.نکته اساسی در خور یادکرد، این است که به همان اندازه که کهنه‌گرایی و گذشته‌گرایی به آموزه مهدویت آسیب می‌رساند، «زمانه‌زدگی» که به صورت عصری‌سازی افراطی و تجددطلبی در همه چیز جلوه‌گر شده است، از جمله موانع رشد محتوایی در حوزه اندیشه مهدوی است. با سیال و بی‌ثبات شدن مطالعات مهدوی، حقایق بسیاری در زیر گل و لای این سیل تجددطلبی دفن می‌شود و اندیشه‌های تازه نیز مجالِ نما و نمود و بروز و بقا نمی‌یابند و در این میان نواندیشی حقیقی رخ در حجاب می‌کشد. هر چند این رفتار غلط‌انداز، گاه به غلط، نواندیشی یا آزاد‌اندیشی نیز نامیده می‌شود؛ خود از بزرگ‌ترین عوامل رکود عرصه مهدویت در رسانه‌ها به شمار می‌رود. نباید نو آوردن و نو گفتن را، هر چه باشد، بالذات ارزشمند انگاشت. برخی امروز، حتّی در فهم و بیان آموزه مهدویت تابع خوشایند و بدآیند عناصر و جریانات روشنفکری‌اند!
• برای دوری از کهنه‌گرایی در ارائه معارف مهدوی موارد زیر پیشنهاد می‌شود:
– رسانه‌ها متناسب با راهبردها، اهداف و مخاطبان خود، برنامه‌ها و سیاست‌های اجرایی از پیش تدوین شده‌ای را برای فرایند مدیریت پیام‌های مهدوی در اختیار داشته باشند.
– ارائه پیام‌های مهدوی در رسانه باید به طور عمده بر عناصر چرایی و چگونگی و ارزش تازگی متکی باشد. همچنین از ویژگی صحت، دقت و جامع بودن برخوردار باشد. به عبارتی، پیام‌های مهدوی باید عینی‌گرا و وصفی باشد.
– مدیران رسانه باید به روشن شدن ابعاد اندیشه مهدویت و پاسخگویی به ابهامات و شبهات مهدوی گرایش داشته باشند و این امر، در افزایش ضریب اعتماد مخاطب به رسانه عامل مهمی خواهد بود.
– پیام‌های مهدوی باید بتواند جلب توجه کند.
– در ارائه پیام‌های مهدوی باید به نیاز مخاطبان و ارضای آنان توجه شود.
– در برنامه‌های مهدوی به ارزش‌ها و نگرش‌های حاکم بر مخاطبان توجه شود.
– به اقدامات رقبای رسانه‌ای در عرصه منجی‌گرایی و سایر پیام‌های همسو توجه شود.
– در عرصه معارف مهدوی به مؤلفه‌های تبلیغ، نظیر مخاطب‌شناسی، نیازشناسی، موقعیت‌شناسی توجه گردد و مؤلفه‌هایی مانند زمان‌شناسی و پیامدشناسی(ارزشیابی، بازخوردگیری و…) درخور توجه‌اند .
تعمیق نگاه برون‌نگر به آموزه مهدویت
یکی از ویژگی‌های تبلیغ دینی در عصر حاضر، توجه به یک اصل اساسی در تبلیغ می‌باشد و آن برون‌نگر بودن تبلیغات دینی است. به عبارتی، هیچ دینی نمی‌تواند تنها در اندیشه توسعه محدود خود باشد؛ بلکه می‌کوشد در نظام موازنه سهم تأثیر بیش‌تری در رقابت دینی به دست آورد و جایگاهی درخور بیابد.به دیگر سخن، در دنیای امروز، مسئله «جهانی‌شدن» یا «جهانی‌سازی» از مهم‌ترین مسائل توسعه در هر جامعه‌ای است؛ چرا که به دلایل مختلف، جامعه بشری به سمت تبدیل شدن به یک جامعه جهانی در حرکت است. در این حرکت، تمامی ادیان به دنبال آن‌اند که متناسب با توان و قدرت خود از دیگر ادیان سهم تأثیر بالاتری داشته باشند، تا جایی که بعضی از ادیان به دنبال اجرای نقش اول در عرصه مدیریت جهانی هستند. بنابراین، اگر دینی نخواهد در امر تبلیغ دینی خود به این مسئله جهانی توجه کند؛ لاجرم تحت مدیریت جهانی‌شدن واقع می‌شود و حتی در تبلیغ در جامعه خود با ناکامی‌های بسیاری روبه‌رو می‌گردد.
امروزه و با توجه به عطش فزاینده افکار عمومی نسبت به یک اندیشه نجات‌بخش و آینده‌ ساز، ضرورت بسط اندیشه انتظار منجی موعود، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود؛زیرا بشر معاصر در فضایی زندگی می‌کند که از یک سو به طور فطری، میل شدید به وجود ایده‌ای نجات‌بخش را در درون خود احساس می‌کند و از سویی دیگر، در میان امواج پرغوغای موجود در فضای گفتمان بشر معاصر که تفکر اومانیستی مدرنیسم وجه غالب آن است؛ هیچ آهنگ روح‌افزا و آرام‌بخشی را که بتواند به ندای درونی و استغاثه فطری آنان پاسخ دهد، نمی‌یابد.در چنین وضعیتی، به نظر می‌رسد عملیاتی کردن اندیشه «انتظار ظهور» و طرح «ایده حکومت عدل جهانی مهدوی»، به عنوان اساسی‌ترین نیاز انسان معاصر، می‌تواند پاسخ‌گوی خلأ کنونی باشد؛ زیرا قرار دادن این طرح در مدار گفتمان جهانی، زمینه‌های فکری ضرورت چنین تبدلی را در اذهان پدید خواهد آورد و انظار عمومی را از اندیشه‌های متزلزل و نامتوازن، به سمت اندیشه عقلانی، فطری و جامع‌نگر، سوق خواهد داد.
انتظار فرج، در شرایط فعلی، تلاش برای اعتلای اسلام و بسط و توسعه آن در جهان است. بنابراین، کوشش برای شکل‌گیری جهانی‌شدن انتظار ظهور، مصداق بارز انتظار فرج و تمهید مقدمات ظهور محسوب می‌شود. جهانی‌سازی انتظار، به معنای به پذیرش عمومی رساندن باورها، ارزش‌ها و نظام عقیدتی مبتنی بر باورداشت منجی موعود در سطح جهان است.
تبلیغ اندیشه مهدویت در عرصه جهانی مستلزم چند تلاش است:
ـ ستادهای تبلیغات دینی باید اندیشه مهدویت را به‌ گونه‌ای واقع‌بینانه و مطابق نیازهای بین‌المللی و با ادبیات جهانی و ابزار و امکانات پیشرفته، ارائه کنند.
ـ در صحنه بین‌الملل، در تبلیغ اندیشه مهدویت باید تا حد ممکن بر مشترکات تکیه کرد؛ به عنوان نمونه باورداشت منجی در ادیان و تکیه بر اشتراکات در این زمینه بسیار راه‌گشا می‌باشد. در ترویج اندیشه مهدویت بیش از تکیه بر استدلال بایستی آن را با عواطف انسانی آمیخته کرد.
ـ تبیین و ترویج اصول، آرمان‌ها، و نیازهای گم‌شده بشری در عرصه بین‌الملل که اندیشه مهدویت پاسخ‌گوی آن است؛ همچون عدالت‌جهانی، صلح‌جهانی، امنیت‌جهانی، رفاه عمومی، رشد و بلوغ فکری، تعالی و کرامت انسانی در این زمینه راه‌گشا خواهد بود.
ـ تلاش رسانه‌ای در جهت بازترسیم دستاوردهای عظیم عصر ظهور، نظیر فرهنگ‌سازی جامع در عصر ظهور، بازسازی کرامت انسانی، بسط عبودیت.
ـ موعودشناسی تطبیقی ادیان و تبیین امتیازات موعود شیعی، از جمله موضوعات مفید در این عرصه است.
ـ تبیین ناکامی‌های تاریخی مکاتب و فرقه‌های خودساخته بشری در تحقق بخشیدن به نیازهای فطری انسان.
ـ آخرالزمان‌شناسی از نظرگاه فلسفه نظری تاریخ و مطالعات ادیانی.
بازپیرایی پیام مهدوی در رسانه‌ها
از جمله مؤلفه‌های مهم در فرایند نهادینه‌سازی اندیشه مهدویت در رسانه، مرتبط بودن نیاز درونی، با پیام است. برای ترویج اندیشه مهدویت و تقویت باورهای مهدوی در جامعه روش‌های تحمیلی و اجباری نمی‌تواند به گونه شایسته و بایسته مؤثر واقع شود.
رسانه‌ها در حوزه مطالعات دینی، در عین حفظ اصالت و عمق هر رأی و فکر، می‌تواند آن را به واضح‌ترین صورت ممکن، یعنی با نزدیک‌ترین بیان به مرتبه فهم توده مردم، به مخاطبان خود انتقال دهد. اگر توده مردم از گفته‌ها و نوشته‌های اندیشمندان جامعه چیزی سر در نیاورند، تشخیص‌ها و درمان‌های آنان مسئله‌ای را حل و مشکلی را رفع نخواهد کرد؛ زیرا در این جا تأثیر دارو و درمان متوقف بر اطلاع و فهم کسانی است که دارو و درمان برایشان توصیه می‌شود. از این رو، اندیشوران این حوزه نباید ثقل و صعوبت و غموض سخن را دلیل و علامت عمق آن تلقی کنند و سخنان دشوار و پیچیده و دیریاب را دستمایه فضل فروشی و تفاخر بدانند.
• در زمینه بازپیرایی پیام مهدوی در رسانه پیشنهاد می‌شود:
– ایجاد فضا از سوی مدیران رسانه برای زمینه‌یابی عنصر خلاقیت در تهیه‌کننده‌های برنامه‌های مهدوی؛
– تغییر نگرش به جذب تهیه‌کنندگان برنامه‌های مهدوی با عنوان هنر ـ فن؛ نه کارمند اداری صرف بودن؛
– جذب و پرورش متخصصان رسانه‌ای، به منظور فکر خلاقیت‌محوردر عرصه مهدویت؛
– ایجاد فضای باز برای جذب افراد مستعد و نواندیش در چارچوب ارزش‌های دینی؛
– درک درست پیام مهدوی انتقالی؛
– تولید صحیح پیام مورد نظر؛
– ارائه مناسب پیام‌های مهدوی برای گروه سنی کودک و نوجوان؛
– داشتن چشم مسئله‌یاب در مطالعات مهدوی؛
– برخورداری از دغدغه اثربخشی برنامه مهدوی؛
– توجه همزمان به دو مقوله «شناخت» و «عاطفه» در ارائه پیام‌های مهدوی؛
– پیوند مدل محتوایی معارف مهدویت برگرفته از متخصصان این موضوع و مدل ساختاری برگرفته از کارشناسان رسانه و هنرمندان؛
– رعایت تدریج و پرهیز از شتاب‌زدگی در تبیین معارف مهدوی: فرایند فهم و درک معارف دینی، فرایندی مستمر و تدریجی است و نمی توان بدون در نظر داشتن موقعیت مناسب، برنامه معرفتی خاصی را به صورت شتاب‌زده به مرحله اجرا درآورد
آخرین ویرایش
در 1395/2/27 08:37

مطالب پربازدید را ببینید
و یا به فهرست بازگردید.

بازگشت به ابتدای صفحه

تلفن
نشانی
9 - 02188998601
تهران، خیابان انقلاب، خیابان قدس، تقاطع ایتالیا، پلاک 98
پیامک
30001366